بعد از شنیدن زمزمههای پیروزی انقلاب اسلامی، ارتش روزهای سختی را گذراند و زمزمه های انحلال آن شنیده میشد. در آن شرایط امام خمینی(ره) با همافران دیداری ترتیب دادند و پس از آن دیدار تاریخی و به دلیل همراهی و همکاری ارتش با نیروهای انقلاب، 29 فروردین «روز ارتش » نامگذاری شد. از آن روز تا چهل و دومین سالگرد این روز بزرگ، ارتش فراز و نشیبهای بسیاری را از سر گذرانده است. برای بررسی فعالیتهای ارتش در شرایط امروز با «سرتیپ دکتر قاسم فراوان» گفتوگو کردهایم. فردی که امروز مشاور عالی قرارگاه پدافند خاتم الانبیاء است. متن گفتوگوی خبرنگار حیاتطیبه با او را در ادامه میخوانید:
از روزهایی که باعث شد امام خمینی(ره) 29 فروردین را «روز ارتش» نامگذاری کنند، بگویید.
29 فروردین یادآور فرمان تاریخی، هوشمندانه، آینده نگرانه و سیاستمدارانۀ امام خمینی(ره) بود؛ این موضوع نشاندهندۀ واقعگرایی، آگاهی و توانمندی بسیار عمیق ایشان است و این تصمیم نشان از شایستگی امام(ره) در رهبری بود. راهبرد اندیشۀ امام(ره) بر چند محور استوار بوده است. یکی آگاهی ایشان از ساختار ارتش، هرم سازمانی، تشکیلات و توزیع قدرت و دوم آیندهنگری و شناخت تهدیدها است؛ امام(ره) دشمنهای منطقهای و فرامنطقهای را میشناختند.
نسبت به وضعیت تاریخی و اجتماعی کشور نیز مطلع بودند. در اوایل قرن و پیش از آن به دلیل نبود قدرت سیاسی مرکزی و نیروی نظامی مقتدر عملاً کشور در حال از هم گسیختگی بود. در گوشه و کنار کشور هر گردنکشی برای خود یک دارالحکومه ساخته بود و از این ضعف سوء استفاده میکرد و مردم را به ستوه آورده بودند و ساز جدایی میزدند؛ نمونۀ آن را میتوان در آذربایجان، خوزستان، خراسان و سیستان و بلوچستان ببینیم. یکی از اساسیترین بخشها که امام(ره) به روشنی به آن اشاره کرده بود، ساختار نیروی انسانی ارتش بود. امام(ره) میدانست بدنۀ ارتش از مردم است و ارتش دارای ریشۀ اعتقادی و مذهبی مانند جامعه است؛ اما شاه نسبت به این موضوع آگاهی نداشت. ما هم در جریان نهضت امام خمینی(ره) که در دهۀ 50 به ارتش پیوستیم، این اندیشه را در ارتش دیدیم. موضوع دیگر، ملیگرایی در ارتش بود. درست است که شاه برای حفظ سلطنت در ارتش تلاش و تبلیغ میکرد و جزء اهداف اصلی آنها بود اما ارتش انگیزۀ دینی و ملی هم داشت تا انگیزۀ شخصی. امام(ره) با توجه به همان سالهای مبارزه که ارتباط با بدنۀ ارتش داشت به ارتش اعتماد کرد؛ در حالیکه حتی شاه با همۀ عناصر اطلاعاتی و ساواک توجه ویژهای به آن نداشت. همین اعتماد به ارتش موجب تقویت کشور و انقلاب شد. پس از انقلاب موج عظیمی از تبلیغات شکننده علیه ارتش شروع شد که بیشتر از اندیشههای چپ، غیر ملی و غیرمذهبی نشأت گرفته بود. حتی برخی از روحانیون نیز برخلاف اندیشۀ امام(ره) به ارتش تاختند و موجبات دلسردی کارکنان ارتش را فراهم کردند و کم مانده بود که خدمت را رها کنند. همانطوری که در 12 فروردین با رأی مردم ساختار نظام قوام گرفت، فرمان تاریخی 29 فروردین پایههای قدرت نظام را استحکام داد.
سه روز بعد هم فرمان تشکیل سپاه پاسداران صادر میشود که نقش یاری ارتش را دارد؛ با این فرامین تمام آمال و آرزوهای دشمن که به هم ریختگی ایران را آرزو داشتند، نقش برآب شد. شاهد بودیم که چرا این فرمان درست و اصولی بود. دشمنان داخلی چگونه از جای جای کشور ندای شوم اختلاف را سر میدادند و ارتش چگونه ثابت کرد که اعتماد و اندیشۀ امام(ره) درست بود. نقش ارتش را در قضیۀ پاوه، بانه و سردشت و قضیۀ پادگانها و حملۀ اشرار مسلح بعنوان خطرناکترین بخش خوابهای آشفتۀ دشمن فراموش نمیکنیم و در قضیۀ کردستان و ترکمنصحرا ارتش با روش اصولی و درست برای همیشه آنجا را امن کرد.
در قضیۀ خوزستان نقش نیروی دریایی در خرمشهر، آبادان و اهواز را نباید فراموش کرد. یادمان نمیرود که لشکرهای ارتش مثل نیروی زمینی، هوانیروز و نیروی هوایی چطور کردستان را برای این مملکت نگه داشتند.
ارتش در دورۀ جنگ چه نقشی را ایفا کرد؟
بیخود نیست که ارتش جانانه پای جنگ بود. بعد از ماهها درگیریهایی که در مرزهای غرب، شمال غرب و البته کمتر در جنوب داشتیم، ارتش نسبت به حملۀ دشمن مراقب بود. وقتی دهها لشکر عراق، چند تیپ، نیروی دریایی و هوایی عراق حمله میکنند، آن روز تنها سازمان منسجم و آموزشدیده ارتش بود؛ البته برخی اتفاقات در تضعیف ارتش مؤثر بود؛ یعنی فرمان امام (ره) ماهیت و ساختار ارتش را نگه داشت؛ اما برخی اقدامات، داخل ارتش را تضعیف کرد. از جمله اندیشمندان و اتاق فکر ارتش از هم پاشیده شد، با وجود اسلحهها و هواپیماهایی که خریداری شده بود، احتمال داشت حتی جنگی رخ ندهد؛ چون قدرت برتری ما در منطقه به صورت منسجمتری به رخ کشیده میشد. وقتی این گروه به ایران حمله میکند، اصلیترین مدافع، ارتش بود. ما شاهد بودیم که در توان رزمی، ارتش بعنوان مقدمۀ تمام نیرو در مقابل عراق اسم برده میشود؛ چون از تشکیل سپاه چندین ماه بیشتر نگذشته بود اما جوانان پرشور انقلابی آن، مایۀ دلگرمی ارتش بودند.
ارتش عراق به شمال غرب تاخت. از منطقۀ غرب به قصرشیرین، سرپل ذهاب و خسروی حمله کرد. چه کسی مقابل نیروهای عراق ایستادگی کرد؟ در سرپل چه کسی عراقیها را متوقف کرد که تا پایان جنگ متوقف ماندند؟ در سوسنگرد پشت دروازه های خرمشهر چه کسی حملات آنها را متوقف کرد؟ نقش سپاه و نیروهای مردمی قابل تقدیر است اما عمدۀ قوا، ارتش بود.
فقط کمتر از 16 ساعت از حملۀ سراسری دشمن به پایگاه گذشت تا نیروهای ما را از بین ببرد، حدوداً 140 فروند هواپیما برون مرزی و بیش از 60 فروند هواپیمای رهگیر و پشتیبان در آسمان ایران پرواز کردند.
وقتی چنین عکسالعملی از جوانان نیروی هوایی شکل میگیرد، نشانگر اعتماد امام(ره) به ارتش بود و همین عملکرد باعث آشفتهشدن خواب صدام شد. حماسههای والفجر 8، کربلای 5 و مرصاد حاصل مودّت ارتش و سپاه بود. بنابراین 48 هزار شهید ارتش حاصل اعتماد امام(ره) به ارتش بود.
فرمان 29 فروردین سال 58 یک فرمان درست تاریخی بود که روند اعتماد یک مرد خردمند به یک مجموعۀ خدمتگزار به شمار میآید. چه مصیبتی بود اگر شعارهای گروههای چپ محقق میشد که مطمئناً امروز هیچ اثری از جمهوری اسلامی وجود نداشت و این همه افتخاراتی که ما از آنها نام میبریم، یکی از اثربخشترین، همین فرمان 29 فروردین بود.
به همراهی سپاه و ارتش در اوایل انقلاب اشاره کردید اما در حال حاضر زمزمههایی شنیده میشود که در حق ارتش نسبت به سپاه اجحاف میشود، این گمانهزنیها تا چه اندازه قابل اعتنا هستند؟
حضرت امام در همان سالها فرمان 20 میلیونی بسیج را صادر کردند و آن هم تبدیل به یک شجرۀ طیبۀ بزرگ و جهادی شد و تفکر بسیجی بعنوان فرهنگ و هم بعنوان موجودیت بسیج شکل گرفت. بسیج در ابتدا با ارتش و بعد با سپاه ادامۀ راه داد و نتایج آن در جنگ مشخص شد و بعد از آن هم در مراحل سازندگی توان خودشان را نشان دادند.
طبیعتاً یکسری از موارد در رسانههای گروهی و برخی از محافل اشاره میشود؛ اما برادری و مودّتی که میان ارتش و سپاه وجود دارد، هرگز با این چیزها خدشهدار نخواهد شد و آنچه که بیشتر آن را تبلیغ میکنند یا بزرگ جلوه میدهند، قطعاً از ناحیۀ دوستان نیست. اگر بدبینانه نگاه نکنیم، باز هم این صحبتها خردمندانه نیست. صدام مقدمۀ یک جریان ساختارشکنی و ایرانهراسی بود.
اگرچه مقدمه تعیینکننده نیست اما دروازهای به سمت متن است. آنچه که در حال حاضر اتفاق میافتد، متن یک ماجرای ضد ایرانی، ضد اسلامی و ضد تشیع در جهان است. امروز بسیار بیش از گذشته به وحدت نیاز داریم و شایسته است که اگر مشکلاتی وجود دارد به مدد اندیشه و رهبری حضرت آقا رفع کنیم و اختلافات از ناحیۀ خودی به آن پرداخته نشود؛ چون امروز اگر خطرات سهمگینتر و بیشتر از گذشته نباشد، کمتر نیست. قطعاً در آینده هم این تهدیدات کم نخواهد شد؛ چون استکبار جهانی مطرح شدن ایران در عرصههای مختلف را بر نمیتابد؛ راه مبارزه با استکبار وحدت است.
در حال حاضر ارتش چه نقشی در امنیت کشور ایفا میکند؟
از نظر من نقش نیست بلکه محور است. به اصطلاح در بستر یک جایگاهی است؛ اگر بگوییم «نقش» گویی یک سؤال حاشیهای پرسیده شده اما ارتش در متن قضایاست و در میدان اصلی صحنۀ نبرد است. در حال حاضر اگر ارتش قویترین نهاد نباشد با سپاه پاسداران در یک لشکر قرار دارند؛ اما ارتش در هیچیک از ساختارها ضعیف نیست بلکه بسیار قوی عمل میکند. در کنار برادران سپاه یک هدفی را پیگیری میکنیم. اما نقش یا حضور همه جانبۀ ارتش در بستر دفاع از کشور امروز قوی تر از گذشته در همۀ زمینهها است. در نیرویهوایی یا در پدافند هوایی که به مرزهای خودکفایی رسیدیم اما ممکن است در بخشی از موارد به چیزهایی احتیاج داشته باشیم اما به زودی در پدافند هوایی به 100 درصد خودکفایی و فناوری به روز دست پیدا میکنیم؛ به همین دلیل باید توجه داشته باشیم که دشمن در قضایای اخیر، نبردهای سایبری را انجام میدهد؛ یعنی اندازه، جهت و شکل تهدید تغییر کرده است؛ البته ما در ارتش از پیش به فکر این موضوع بوده و هستیم. در نیروی دریایی و زمینی هم همینطور است؛ به مدد اعتقاداتی که داریم از گذشته قویتر هستیم. بویژه در ساخت، تولید و طراحی سیستم سلاحها و زیرساختهای دفاعی خودمان به خودکفایی میرسیم. این مسأله قدرت ما را چندین برابر میکند و دشمن هم حق دارد که تفرقهافکنی کند؛ اما این شعارهای انحرافی از طریق یاران مملکت و مکتب اعتقادی ما هماهنگی ندارد. ما باید به دنبال وحدت و یکپارچگی باشیم. اگر اختلافی هم هست باید کنار گذاشته شود و فرماندۀ کل قوا این موارد را زیر نظر دارند و هر نوع کاستیها را جبران خواهند کرد.
وضعیت نیروهای مختلف در ارتش به چه صورت است؟
ارتش دارای چهار نیرو و یک قرارگاه پدافند هوایی خاتمالانبیا است. این قرارگاه کلیۀ پدافندی عامل و غیرعامل را مدیریت و فرماندهی میکند. نیروی زمینی با توجه به نام آن، عهدهدار نبردهای زمینی است و در زمان جنگ با این عددهای بیشمار شهدا حقانیت خودش را اثبات کرد و مردم به این باور رسیدند که نیرویی خدمتگزار است. در قضایای مسائل مرزی، شمال شرق، جنوب شرق و سایر مرزها نیروی زمینی با اقتدار وارد شد.
نیروی زمینی در بخش خودکفایی هوانیروز که بسیار حساس هم هست در بخش تانک، توپخانهها، پهپادها، سلاحهای جنگی دقیق نقطهزن برعلیه اهداف زرهی و حتی کشف نیروهای انسانی هم به نیروهایی دست پیدا کرده است.
درخصوص نیروی دریایی و راهبردی، ما علاوه بر اینکه ناوهایی مثل جماران و دیگر ناوها یا ناوچه هایی ساخته شده و در تولید آنها حرفی برای گفتن داریم، بحث شکل گرفتن زیردریایی و ساخت زیردریاییهایی که دارای قدرت تاکتیکی است هم از کارهای نیروی دریایی است و موشک حملات زیر سطحی و حملات کروز ساحل به دریا و موشکهای مختلف قابل شلیک از روی رزمناوها است که بعنوان سلاحهای مؤثر در عملیاتها یا در رزمایشها مشاهده میشود.
در هوا دریا هم پیشرفتهای قابل توجهی داشتیم. نیروی هوایی که بعد از جنگ حاصل تلاشهای مردانی چون «شهید ستاری» است. این نیرو را از وابستگی به ساخت، تولید، اورال هواپیما و تجهیزات پیشرفته در آن زمان به مرزهای خودکفایی رسانده است.
سلاحهای تجهیزات هوا به هوا و پهپاد از جمله مواردی است که نیروی هوایی به ساختار تجهیزاتی خودش اضافه کرده است. در بخش پدافند هوایی بعنوان نیروی جوان از نظر جداشدن از پیکرۀ نیروی هوایی یک پدافند سرزمینی و رزمی گسترشیافته که در آن همین نیرو به کمک سازمان صنایع دفاعی آمده است، چهار نیروی ارتش هر کدام به نوبۀ خود و در مسیر مأموریت خود فعال هستند. برای مثال علاوه بر مأموریتهای آموزشی و فعالیتهای عملیاتی مثل پدافند هوایی که کماکان در حال عملیات است، نیروهای ارتش توان رزمی خود را با فعالیتهای بازسازی تجهیزات و دستیابی به فناوری خودش را رو به جلو پیش میبرد و روند رو به رشدی دارد.
انتهای پیام/